کیانکیان، تا این لحظه: 14 سال و 2 روز سن داره

کیان جونی

آب بازی در حیاط خلوت

کیان از اونجایی که عشق آب و آب بازی داره روز عید نیمه شعبان (یکشنبه) عصر وقتی متوجه شد بابا علی می خواد بره حیاط و زیر پایی های ماشین و بشوره دنبال بابا با شادی کنان راه افتاد منم ناچارا برای اینکه خدایی نکرده زمین نخوره باهاشون رفتم توی حیاط یک دل سیر آب بازی کرد  و به بابا علی هم در شستن وسایلش کمک هم کرد منم از فرصت استفاده کردم تا توانستم از کاراش عکس و فیلم گرفتم و چند تایی از عکسهاشو به یادگار توی وبلاگش می ذارم .         فکر نمی کنم نیازی به شرح باشه چون همه چیز مشخصه از سرو وضع قند عسل ما .   پسرم در حین آب بازی به بابا علی هم خی...
28 تير 1390

عکسهای بازی کردن با خودش

تصمیم گرفتم از امروز تا هر زمانی که عمری باقی ماند عکسهایی از بازی کردن هاش توی وبلاگش بذارم امیدوارم که موفق بشوم .                                  اینجا گل پسر من ساعت ١ صبح داره برای خودش با توپ های گلفش بازی می کنه و همینطور شادی. (14 ماهگی)         قند عسل ما با هیتر مشغول بازی و دستکاری هستند نا گفته نمونه که دوست دارن با برق و دو شاخه و سیم بازی کنه.       بازی تو ماشین خود...
25 تير 1390

بازی بازی بازی

آقا کیان ما همش دوست داره بازی و شیطنت بکنه ما هم تصمیم گرفتیم ٥شنبه قند عسل مونو ببریم ددر  رفتیم پارک و کلی آتیش سوزوند من و بابا علی هم از فرصت استفاده کردیم و ازش عکسهای مختلف گرفتیم . حالا هم تعدادی از این عکسهارو به یادگار توی وبلاگش می ذارم.                        اینها چند تا عکس انتخابی بود و کیان ما تا 12 شب توی پارک بودند بعدش هم رفتیم منزل عمه مژگان تا 4 صبح هم اونجا با عمه و رژینا بازی کرد تا 4 صبح که برگشتیم منزلمون.         ...
25 تير 1390

تئاتر (تالار هنر)

کیان جونی باید منو ببخشه که چند روزی نتونستم به وبلاگش سر بزنم آخه سرم خیلی شلوغ بود و یکی دو روزی هم لب تاپم مشکل داشت  . ما تصمیم گرفتیم که کیان رو برای اولین بار ببریم تئاتر ببینه خوشبختانه خیلی بهش خوش گذشت و اصلا هم ما رو اذیت نکرد از دیدن اون همه به قول خودش نی نی خوشحال شده بود  چون پسر عموش(دانیال) و دختر عمه اش(رژینا)  هم بودند هر چی اونا خوردند کیان ما هم خورد مثل چوب شور که من از تعجب شاخ درآوردم. و وقتی هم در سالن باز شد و داخل شدیم هنوز خوشحال و متعجب بود  موقع نمایش هم صدای بزی که توی  صحنه بود و درمی آورد و هر چی که می دیدو اگه می شناخت بلند صداشون می کرد یا اگر نمی شناخت سوال می کرد که اون چیه؟خل...
23 تير 1390

قند عسل مامان

 قند عسل مامان خوابیده البته بیشتر از ١ ساعت و نیم نمی خوابه دوباره بیدار می شه . قربونش برم همیشه اینجوری می خوابه مخصوصا شبا که من و مدام برای ممه خوردن بیدار می کنه   . کیان جونی دیگه الانا بیدار می شه و شیطون بلا بازی هاش و ادامه می ده. دلم خواست بیام و کمی براش بنویسم قند عسل مامان دیگه . ...
14 تير 1390

آب هویج

آقا کیان ما در 9 ماهگی برای اولین بار ما بهشون آب هویج دادیم  داخل لیوان های آب جو خوری وهمانجور که می بینید و مشخصه سرو وضع خودشون به چه صورتی درآوردند. حالا هم توی این عکس کاملا مشخصه که از خوردن آب هویج به هیجان آمده و ذوق کرده البته وقتی دوربین و توی دستای من دیدش بیشتر ذوق ذدگیشو نشون داد. و در آخر که کاملا سیر شد  به دوربین خندید البته به حرف بابا علی گوش کردو خنده از ته دل کرد تا ازش عکس یادگاری بگیریم فدای تو. ...
7 تير 1390

وروجک مامان

طبق معمول امروز ساعت ١١ ظهر بیدار شد البته بگم ٣ صبح خوابیده هر ٢ساعت یا ١ ساعت بیدار شده تا ظهر تازشم نذاشت مامانش استراحت کنه می گن بیا بازی کنیم من هم باهاش بازی کردم ناهارشو بهش دادم تا خئاستم بازم استراحت کنم نذاشتن این پسر ما شیطون بلا هستن می گه باید چشمات باز باشه منو ببینی خلاصه خودشون بعد از این همه بازیگوشی ٦ بعد اظهر خوابیدن بعد از ٤٠ دقیقه بیدار شدند دوباره ممه خوردن و خوابیدن . اگه این مشکل خوابش درست بشه چه خوب می شه .                                   &...
6 تير 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کیان جونی می باشد